《sinner angel [KOOKV]》part13
Advertisement
Jimin's pov
خب حالا که معلوم شده هر دو همو دوست داریم من میرم اغواش میکنم بعد میگیرم میدزدمش نقشه خوبیه ته؟
...
تهیونگ تویه سکوت با قیافه پوکر و تاسف بار به چهره دوستش نگاه کرد
ته:جیمین فقط برو بگو دوست دارم اون یونجی خودش همه چیو درست میکنه
جیمین:
جیمین:
همچنان جیمین:
جیم:تهیونگ تو حتی اسمشم نمیدونی و با قاطعیت میگی خودش درست میکنه رابطه رو؟
ته:ببخشید چیم ولی جانگکوک میگه یونجی خیلی دوست داره بعد خب وقتی چیزه میدونی ... وقتی یکی خیلی خیلی دوست داره تو ام نخوای بازم میاد پیشت یعنی چیزه...آهه خدا گند زدم خب بزار از اول بگم جیمین جون
از اونجایی که وقتی یکی عاشق یکی دیگه باشه میخواد اون شخص مال خودش باشه پس شکی در اینکه به یونجی بگی دوست دارم و اون بوست کنه و بگه منم همینطور بیبی نیست
جیم:تا جایی که یادمه تو همیشه درست حدس میزدی پس امیدوارم جواب بده و اینکه اون اسمش یونگیه نه یونجی یونجی اسم دختره احمق جون اسمش چیه؟ ی.و.ن.گ.ی یونگی فهمیدی کیوتچه؟
تهیونگ سرش رو تکون میده و بعد از یک ساعت سکوت یادش میافته میخاست چیزی رو به جیمین بگه
ته:جیمین جیمین جیمین
جیم:واهااا چیهههه چیشده؟دزد اومده؟یونگی ردم کرد؟عاشق یکی دیگست؟کی گوزید؟
تهیونگ با قیافه بهت زده انگشت اشارش رو به جیمین میزنه و میگه:
جیمین لطفا اروم باش هیچی نشده و کسیم نگوزیده میخواستم راجب رابطه خودم با جانگکوک بهت بگم
جیم:رابطه؟رابطه چیه؟
ته:جیمین...
تهیونگ با قیافه پوکر که از قبل پوکر تره ادامه میده:رابطه یه نوع خوراکیه که هر کی دلش میخاد ازش استفاده میکنه
جیمین بعد از بالا اومدن سیگنالش شروع کرد به قهقه:وای تهیونگ..قهقه...بیا بهم قول بده دیگه..قهقه ...دیگه یکدفعه بیدارم نکنی میدونی که هنگ کردم (استخفرالله جیمین جان تو کلا از برق کشیدنت بیرون سیگنال چیه؟)
Advertisement
جیم:گفتی رابطه با جانگکوک؟تو؟با اون؟مگه میشه؟مگه داریم؟جانگکوک با تو؟یا خدا
ته:وای جیمین هیچ وقت نفهمیدم چطوری میتونی اینقدر رو مخ باشی فقط ساکت شو و بزار حرف بزنم
جیمین سرش رو به معنیه "باشه" تکون داد
ته:خب جانگکوک به من اعتراف کرد منم قبولش کردم چون خودمم دوسش دارم ولی ما نمیتونیم سکس کنیم
جیم:چی؟چرا؟
ته:چون پدرم تویه رحمم ویروس وارد کرده و اگر جانگکوک دیکش بره توم ویروسی میشه و بعد میمیره
تهیونگ بعد از گفتن حرفاش سرش رو رویه زانوش گذاشت و بی صدا اشک ریخت
جیمین بعد از چند دقیقه کوتاه به خودش اومد و تهیونگ رو بغل کرد:هی..هی ته اصلا اشکالی نداره جین هیونگ میتونه کمکت کنه هانی
ته:ج..جین هیونگ؟
جیمین از شدت کیوتی تهیونگ دستش رو روی قلبش گذاشت بعد با سرش تایید کرد:اره ببر کیوت اره
ته با لبایه اویزون:چرا همه بهم میگن ببر؟
جیم:چون شبیشی
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
... ازمایشگاه کیم سوکجین ...
جیمین:هی سلام هیونگی خوبی؟
جین:سلام جیمینا من خوبم تو چی؟از یونگی چه خبر؟
جیم:هی هیونگ بس کن هنوز هیچی نشده
جین:اوکی اوکی..خب اون توله ببری که گفتی کجاست؟با چیزی که تو گفتی به نظر ماده میرسه
جیمین اول با بهت و بعد با خنده گفت:ن..نه هیونگ وای اون ادمه و پسره اسمشم تهیونگه ولی چون شبیه ببره بهش میگیم ببر
تهیونگ بیا تو کوچولو دوست داشتنی
(اونایی که با خودشون میگن تهیونگ که کوچولو نیست یک تویه داستان من کوچولو عه دو شاید من اخلاقش رو میگم کوچولو چون در واقعیت تهیونگ شبیه یه نی نی رفتار میکنه)
ته:س..سلام جین ..هیونگ من تهیونگم و ۲۱ سالمه
جین:آیگووووو جیمین این که از کیوتم کیوت تره اصلا کیوتو از رو این ساختن کیوت تهیونگو دیده که یاد گرفته کیوت شده
و بعد لپایه تهیونگو توی دستش گرفت و شروع به ور رفتن کرد
Advertisement
جیم:هی هیونگ بس کن خودش هیچی نمیگه قرمزش کردی
جین:اوه ببخشید هانی دست خودم نبود خب مشکل چیه؟
جیم:از اونجایی که میدونم برات سخته دوباره به یه ادم جدید بگی من خودم میگم...خب ببین هیونگ پدر نچسب تهیونگ تویه رحمش ویروس وارد کرده که اگر جانگکوک اون غولشو بکنه توش میمیره
جین:اوه خب فهمیدم این کاری نداره ولی خیلی طول میکشه تهیونگ میتونی تحمل کنی؟
ته:ب..بله هر چقدر طول بکشه من تحمل می..میکنم
همین که حرف تهیونگ تموم شد گوشیه جیمین شروع به زنگ خوردن کرد:بله؟
کوک:جیمین به دادم برس تهیونگ خونه نیست هر چقدرم به گوشیش زنگ میزنم جوابمو نمیده
جیم:هی هی جانگکوک شی اروم باش تهیونگ پیش منه اوردمش پیش سوکجین هیونگ برایه رحمش
کوک:ت..ت..تو تهیونگه منو بردی اونجا بدون اینکه به من بگی اره جیمین؟
جیم:عاممم..خب...غلط کردم
و بعد سریع تلفن رو قط کرد و انداختش بغل تهیونگ
جیم:تهیونگ جانگکوک اومد نگو من پیشت ...نه میدونه خودش بهش بگو یونگی گفت جیمین باید بره پیشش یعنی برگردم فعلا...نه من نمیرم پیشت میمونم به درک که اون خرگوش عضله ای دعوام کرد
بعد از این جر و بحث جیمین علیه جیمین همه خندیدن حتی خودش و بعد از اومدن جانگکوک تصیمیم گرفتن فردا مراحل رو شروع کنن
__________________________________
فکر میکنید میخوان چه بلایی سر تهیونگ بیچاره بیارن؟🥺
خب شرط ووت
☆۱۸ تا☆
Advertisement
- In Serial78 Chapters
The Madoka in Mexico Series, by Thedude3445
The long-running Madoka Magica parody series is finally on Royal Road! From "Once Upon a Time in Madoka" to "My Big Fat Madoka Wedding," from "Kuttsukiboshi x Madoka Magica" to "Caribbean Rim," explore the adventures of the meguca girls in Mexico as they try to bring peace and justice to the world with magical girl action and frequent fourth wall breaks. Read it. You know you want to. It's only a matter of time before I win.
8 109 - In Serial12 Chapters
In this life, I will live peacefully
One morning I woke up in an unfamiliar body. How did I end up as some swordsman noble lady? Excellent question; I have no idea. But now that i have money, power and a stable job as the duchess of a nice piece of land, I sure as heck am not going to get back. What's that? Mercenaries are creating monsters with alchemy to insure their jobs won't disappear? The prince of a neighboring kingdom has sent me five marriage proposals this month alone? The Church which I am supposed to represent is running a propaganda campaign against demi-humans? Well, the least I can do is to fix things around my fief. Oh, and just in case anyone decided to go against me, I'll form an alliance with the crafter's guild, and start working on some semblance of modern artillery. Stay tuned, this story is getting re-written. Cover by HWPerfidy
8 146 - In Serial16 Chapters
Reborn in another world with a glass of water
8 97 - In Serial18 Chapters
X Marks the Spot
After pirates destroy everything Diane loves, she decides to hunt something of theirs—treasure! Whitehaven. Once a place of joy for Diane filled with love, laughter, family—her home was the center of her life. Was. Until pirates sailed in. They took what they wanted and razed the city to the ground. But the pirates lost something too: a map. A map that Diane recognizes will lead her right to the Titan’s Treasure. Riches beyond belief might not replace what she’s lost but besting the pirates that ripped her life from her… that’s worth more than all the gold in the world. The hunt is on! Join Diane and her ragtag crew as they sail the seas on the run from pirates, the law, and the demons of their pasts in a race to find a mysterious treasure in this page-turning swashbuckling adventure!
8 118 - In Serial28 Chapters
Super Smash Bros Brawl University
Super Smash Bros Brawl University is a high class college. A group of different people find themselves becoming friends. Some closer than others. Together they go through all the drama, adventure, romance, heart break, action, and more in this story. AMAZING COVER MADE BY @PikaGirl260 CHECK OUT HER PROFILE! (:
8 197 - In Serial12 Chapters
My Sweet Omega (Shintodo)
(NO QUIRK AU)Hitoshi Shinsou an Alpha, befriends an Omega named Shoto Todoroki. He begins to get suspicious when all the time when Todoroki gets scared when Bakugou is around. He later finds out he's in a toxic and abusive relationship with the most powerful Alpha, Katsuki Bakugou. Will Hitoshi he able to claim his sweet Omega?⚠️Warning! Contains⚠️SmutCursing Abuse
8 181

